مسئله مصرف در كشور در سالهاي اخير يكي از مسائل بحراني و مورد توجه سياستگذاران و برنامه ريزان كشور است.
اين مسئله كه مصرف يك كالاي مشخص در ايران دو برابر مصرف جهاني است يا مصرف كالاي ديگري بسيار كمتر از نياز زندگي سالم افراد است، به ويژگيهاي مصرف مردم ايران باز مي گردد.
بر اين اساس اصلاح الگوي مصرف برنامه اي است به منظور اصلاح وضع نامساعدي كه مبتلا به مصرف عمومي در ايران شده است، از اين رو توان گفت هدف از اصلاح الگوي مصرف به سامان كردن الگوي مصرف در جامعه است تا بدين ترتيب، آثار مخرب و زيانبار نابساماني الگوي مصرف بر اقتصاد و جامعه بر طرف شود.
تحقيق «راهبردهاي اجتماعي به مثابه بديلهاي غير قيمتي در حل مساله اصلاح الگوي مصرف انرژي در كشور» به منظور دستيابي به راهكارهاي غيرقيمتي به منظور كاهش مصرف انرژي در جمهوري اسلامي ايران صورت گرفته است. اين مقاله برآمده از پژوهشي كاربردي و مبتني بر استفاده از روش پژوهش پيمايشي و ميداني است.
يافته هاي تحقيق حاضر نشان از آن دارند كه در كشور ايران، به سبب اينكه تقريبا همه زنجيره تامين و عرضه انرژي در اختيار دولت است، دولت مي تواند با عطف توجه به ابعاد اجتماعي و فرهنگي به موفقيت فراواني، در كاهش ميزان مصرف انرژي نايل شود.
مديريت تقاضاي انرژي از جمله مواردي است كه آموزش، ارتقاي فرهنگي، بهبود هنجاري و سبك زندگي نقش فراواني در سياستگذاريهاي آن دارند.
به نقل از شرکت بهینه سازی مصرف سوخت